به شوهرم عمل ندادن

کار خوبی کردی جواب دادی.

اگر صلاح می دونی 

شب زنگ بزن به پدرشوهرت بگو شما جای پدرمین و ... چرا این رفتار ها و...

به نظرم صحبت با پدرشوهر امن تر از صحبت با دوستت در اکیپ ستاره است. 

و   پدرشوهرا معمولا بهتر از مادرشوهران و عروساشون را خیلی دوست دارن. البته عموما 

من جات بودم حتما خودم بعد سرکار زنگ میزدم تمام حرفای دلمو به پدر شوهر میگفتم،تمام گلگی از خاله و ناراحتی از مادرشوهر ک سکوت کرده در مقابل این گستاخی،از منتی که سرت بوده

اره منم نظرم مثبت که شب به پدرشوهرش بزنگه و یسری چیزارو به اون بگه 

حداقل خالی بشه ازین همه سکوت و صبر

عزیزم کاش دیگ زنگ نزنی اونا خودشون بهت زنگ میزنن

حداقلش اینه که حرفاتو انتقال بده و بدونن ناراحتی و نمیتونی ببخشیشون و خودت بتونی از ناراحتیات با کسی حرف بزنی و اروم شی

شاید با پسرش صحبت کرد 

خدارو چه دیدی شاید همین پدر تلنگری شد به پسرش 

چیزی رو ک از دست نمیدی حداقل یکم خالی میشی

ولی ازقبل یادداشت کن چی میخوای بگی 

دقیقا همینکه از ناراحتبش با کسی حرف بزنه یکمی سبکتر میشه

برات هممون از ته دل دعا می کنیم ❤️❤️غصه نخوری احساس بی کسی نکنی

خدایی که این همه دوست ندیده واست فرستاده یعنی بفکرته

محال این خدا تنهات بزاره مهربونم

صبور باش خدا الرحمن الراحمین

میگفتی خودش باید بیاد حرف بزنیم 

که تا حالا نیومده 

آخی چه پدرشوهر مهربونی

بنظرم راست میگن شما باید بدون خجالت هرچی توی این زندگی می‌خوای خواسته هات و توقع هایی که حقته و توی این زندگی میخوای  واضح بهش بگی و پایان بدید به این اختلاف و شما باید مدیریت کنی اینو

به پدرشوهرت بگو زنگ زدم بعنوان یه پدر و دختر باهاتون دردودل کنم

بعد جریان خاله بی تربیت و پشتیبانی کردن بیخودیه مادرشوهر از خاله بی ادب رو تعریف کن 

تهمتایی که زدن و بعدشم بگو من بااین حالم فقط منتظر یه حمایت از طرف شوهرم بودم ولی متاسفانه جوری رفتار کرد که خالش هرچی دلش خواست بارم کرد 

شما بودین این تهمتا و رفتارارو تحمل میکردین

من اون لحظه انتظار حمایت از سمت همسرم رو داشتم ولی متاسفانه همسرمم پشتمو خالی کرد و ...

حرفاتو بزن نذار چیزی تو دلت بمونه 

کامل اون شبو تعریف کن که خاله چه چیزایی گفته و چرا ناراحتی