به شوهرم عمل ندادن

یه کم فرصت بده 

بذار یه باره بشه وقتی اومد  حرفاتو کامل بهش بزن 

اون جدی نگرفته 

خیالش راحته جات امنه

دوباره پیام دادی ؟یا همون پیام اولی؟

منم میگم شخصیت شوهرش همینه، مظلومه ، همش همین خاله و مادرش بهش فرمون دادن ، خب طول میکشه تا استارتر تغییرش بده 

من میگم اصلا استارتر نباید همون اول می‌گفت میخوام برم!!!

الان زن و شوهر هر دعوایی بکنن  و شوهره مقصر باشه ، زنه باید بگه من میرم ؟؟

آخی عزیزکم

عزیزم شاید این مشکل درس زندگی بهت

بمن ثابت شده دنیا بارها و بارها ازم امتحان میگیره تا اون درس رو یادبگیرم

شما حال خوبت معطوف به همسرت الان وقتشه ببینی چطور همسرت با وجود مشکلات بفکر خودش ولی شما نه همه زندگیتو وقف کردی!!!

تا قبل این وقف مادرتون الانم وقف همسرتون

لطفا سعی کن وانمود کنی قوی هسی

ازت میخوام کلاسی باشگاهی توری جایی شرکت کنی فقط و فقط برا اینکه نشینی غصه بخوری

اون درکنار مشکلاتش داره به رشدش ادامه میده

شما چرا باید دست از دنیا بکشی؟

۲۷ ۲۸ سال زندگی رو سختی نکشیدی ک حالا ینفر بگه امروز شاد باش فردا غمگین

تا اینجا ک اوندی جون کندی زحمت کشیدی

کتاب تخصص خریدی بلندشو هدفت رو بزار رو تخصص اونو بخون 

ببین تا قبل ازدواج همسرت یه زن رو میدید ک موفق که دست نیافتنی!!!!

اما الان نه که دوستون نداشته باشه اتفاقا خیلی هم دوست داره

اما خیالش جمع!!!خیالش جمع شما عاشقشی وابستی خوشی و ناخوشیت وابسته ب اون 

حتی شاید الان مطمئن از دوری اون سختتون و نگران نیس ک فراموشش کنین!!

پس ترس رو دوباره بهش برگردون توحموم گریه کن اما جلو همسرت وانمود کن حالت خوب 

من همیشه حرفم اینه پول حلال مشکلاته.با وجود اینکه شما یک پزشکی ولی اونها هرچند به اشتباه و جاهلانه موقعیت مالی و خانوادگی شما رو زیر سوال بردن.

عزیزم تو با وجود این شوهر راه سختی رو پیش رو داری .اگر انشالله رابطمون درست شد باید خ قوی و جسور و بی پروا باشی تا بتونی زندگی کنی

من میدونم زندگی مشترک این نیست که شوهرت و خانوادش شش ماه بعد ازدواج تازه یادشون بیفته تو رو اشتباه انتخاب کردن.

نمیدونم صحبتهام رو چطور بیان کنم که قابل درک باشه عمیقا از شرایط بوجود آمده برات ناراحتم

خاله شوهرت از محجوب بودنت کمال سواستفاده رو کرد و حرفهایی که لیاقت خودش و هم تباران خودش رو داشت رو به تو نسبت داد

رفتن که اره اونشبم من بهش گفتم چراااا گفتی میرم اما طفلی در لحظه تصمیم نگرفته حرف زده حالا باید چه کرد. واقعاا کاش رو داشت خاله رو بیرون میکرد

همین دیگه ، استارتر باید این قد اعتماد به نفس داشته باشه که بگه دارایی شوهرم مال منم هست 

خالش که معلومه خوشحال میشه بفهمه استارتر رفته 

منم در عمرم ادم مذهبی نما فحاش بددهن دیدم دلم تکه تکه شده

دوباره این پیام دادید؟

حالا که داری میری کاری نکن فکر کنه داری برای جدایی میری شما قرار بود خواسته هات بگی 

در اون ۱۲ بند که سر عقد قرایت میکنن میگن هر دارایی مرد با زن نصف بعد ازدواج اگر شرعی و قانونی هم بخواین ادله کنن واقعا همینه

اسی جان مردا با ما فرق دارن اوایل جدایی برای خانوما سخت میگذره برا مردا حس رهایی و شادی داره اما بعد مدتی برعکس میشه،یکم زمان بگذره همسرت نبودتو حس میکنه،انقد تو زندگیش عشق دادی و پررنگ بودی که نمیتونه نبودنتو حس نکنه،میفهمم ذهنت اشفتست اما این روزا تو تنهایی سعی کن روی خودت کار کنی بقول شهرزاد ادم تو جنگ با خودش باید انقد پیش بره تا یه ویرونه بسازه از دلش بعد از دل اون ویرونه یه نوری یه جرقه امیدی میزنه بیرون،شمام باید الان ازین ویرونه یه ادم جدید بسازی ادمی که انقد زود نشکنه کسی که بتونه قدرت زندگیشو بدست بگیره،میتونی ولی باید بخوای،باید رو خودت کار کنی 

اگر قصد خرید خونه رو داری سریع اقدام کن .نمیخواد صبر کنی تا وام بگیری .اگر وام فوری میدن که خوب در غیر اینصورت با توجه اینکه طلا و ماشین گرون شدن تا اسفند و فروردین این گرونی به مسکن میرسه .پس با همون پول و ماشین و پس اندازت خونه بخر حتی چهل متری.بعدا میتونی تبدیلش کنی.چون خونه های متراژ پایین پول نقدا و سریع معامله میشن.برای کسری پولت خونه رو رهن بده.خودت هم از گزینه رهن و اجاره استفا ه کن چون تو میتونی اجاره بدی

اخه نسخه زندگی ها مثل هم نیست که بگیم چون یک دختر از طبقه پایین مثل کسی که شما گفتین با پسر پولدار ازدواج کرده پس حتما اهوانه هم مثل اون شخص بره انجام بده. تفاوتهایی در اهوانه و اون شخص هست ک نمیشه گفت.مشکل مسایل فردی و ویژگی های شخصیه....... من همه تاپیکهای اون خانم رو خوندم

ببین عزیزم اگه خونتون میموندی میومد خونه همو میدید و خواسته هات و مشکلات میگفتی ولی وقتی این راه انتخاب کردید دوستان گفتن باید صبر داشته باشی چون اصلا معلوم نیست کی بیاد جلو شاید امروز بیاد شاید فردا شاید یه هفته دیگه اصلا زمانش مشخص نیست