بابا فکر کردی اینا الان از روفکر این حرف زدن😐فقط چونکه از اولم خاله میسوخته که شما با همسرت ازدواج کردی گفته و از اولم مشخص بود با خودشون همش میگفتن که شما از نظر مالی پایین تر بودید و یا کدوم محله بودید همیشه اینا رو میگفتن و یجورایی حرصشون میداد این موضوع با خودشون میگفتن چی توی شما دیده و یا شما چیکار کردی که همسرت اومده طرفتون
ذهن بسته که میگن اینه
اسی زودتر جمع کن برو دیگ جواب شوهرتم نده یکاری کن به التماس بیوفته
تقصیر خودمه همه چیز.
کاش میرفتن یه زن در سطح خونوادشون برای شوهرم میگرفتن کاش فقط
پسرداییش یه زن در سطح خودش گرفته دهنشون رو سرویس کرده
هربار به واکنش شوهرم فکر میکنم اتیش میگیرم اون که از همه چیز بین خودمون خبر داشت
بچه ها ما تاریخ عقدمون مشخص شده بود تو اسانسور بودیم شوهرم یه لمس نابه‌جا انجام داد چنان بهش توپیدم همش میگفت ما هفته بعد عقد میکنیم کار بدی نکردم التماسم میکرد بعد عقد برم خونش
بعد گذاشت خاله‌ش هر تهمتی دلش خواست بهم بزنه مرتیکه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز