دنبال جا پارک میگردی و همون لحظه میبینی یکی نِشست تو ماشینش که آتیش کنه بره
خیلی ریز و سوسکی میری کنارش که تا رفت بری جای پارکش پارک کنی
تا چشمش بهت میفته دیگگگگگگگه نمیرررررره
یعنی شده بافتنی از کیفش در بیره شروع کنه به بافتن اینکارو میکنه ولی تا وقتی تو اونجایی نمیررررره