بعد ادامش
مامانم پشت این داداش گوهمه
میگ بگیر د فلان گفتم پول منه من کار میکنم پاره میشم اون باید تصمیم بگیره ؟
انقدر زر زد کارتمو پرت کردم جلوش اومدم بیرون به مامانم گفتم اگ هزار تومان داشته باشم دیگ نمیگم بهتون
میرم النگوم رو میگیرم میام شما اخرین نفر بفهمین
داداشم میگ خبر و صلاحت رو میخوام ولی من میگم تو چکار به کار من داری
من دلم میخواد راه راست برم تو راه چپ برو