غم نه این الکیا از اینکه سخت ترین شب عمرتون بوده باشه جیگرتون بسوزه تا خوده صبح ناله کنید بوده؟
امشب
خیلی
تقریبا هر شب...
زیاد زیاد خدا بدونه فقط
تابستون و پاییز پارسال
همیشه میگم خدا واسه بدخواهامم نیاره اون شبارو..
اره بیشتر شبا ولی صبح زود بیدار شدم برای اینکه این حس بد و به کسی منتقل نکنم همیشه تظاهر کردم حالم خوبه و چیزی نیست
تالا شده دلت رابطه بخواد ولی قهر باشین باسنتو طرفش کنی بخوابی که بدونی غم چیه 🙂🙂
چند سال پیش بود وحشتناک ترین شب عمرم با یاداوریش موهای تنم سیخ میشه فقط 15 سالم بود
دوجا
یکی شب مرگ پدرم
دومی شب خیانت نامزدم....
بجز اینا بقیه شبام بیدارما
گریه هم شاید بکنم اما این دوتا موقعیت عین جون دادن بود واسم
نفس تنگی....حس کمک خواستن از یکی ولی نمیدونی کی...
شبی که بابام فوت کرد
تا خود صبح گریه کردم
و جالب اینجاست اون شب نمیدونستم قراره شبایی بیاد که از اون شب هم بدتر بشه شبایی که عمق فقدان پدرت رو تازه درک کنی...
شب فوت مامان بزرگم
حالا نمیشد یاد خوشیامون بندازیمون 😐
هر چی بود اونم صبح شد خدا بزرگه و مهربون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز