دقیقا همینو بگو
طرف میگفت خانم معلم بوده شوهرش هر شب مست پاتیل میومده خونه به زور می رسیده تو خونه و بعدش زنشو با کمربند میزده
زنه هم به خاطر وجود بچش حتی جیغ نمیزده و صداشو تو خودش خفه میکرده
الان بچش بزرگ شده و درس خونده و شغل خوب داره و به پدرش احترام ویژه هم میزاره و پدرش که فوت شده براش بهترین مراسمو گرفته 🥴
میگفت اینجوری به بچتون یاد بدید احترام مرد و پدر خونه واجبه 🥴
یعنی قیافه منو میدیدی اون لحظه هاااا
نزدیک بود سکته کنم از حرص