اول از همه معذرت میخوام بابت حرفهای طولانی ☹️ما چهار ساله ازدواج کردیم ،روز مادر و پدر برای هر کدوم کادو جفت میخریم یعنی هر چی برا مادرم بگیرم برا مادرشوهرمم میگیرم و برای پدر و پدر شوهر هم همینطور..اینم بگم که سن پدر و مادر من کمتر از پدر و مادر شوهرم هست..یکی دوبار بلوز برا مامانا گرفتم که مامانم گفت سن اون و سن من یکی نیست که لباس شکل هم میگیرین.یبار کارت هدیه دادیم تا هرچی دوست دارن بخرن که روز پدر شد و برای باباها ژاکت گرفتیم حدود صد هزار تومان از پول روز مادر زیاد شد و باز مادر من بحث راه انداخت که الان همه از قیمت ها خبر دارن و چرا برا پدرها زیاد خرج کردین 😐و گفت شوهرت برای مادرش خرجای زیادی میکنه و تو نمیکنی.سال قبل باز من بلوز بافت خریدم رنگ کرمش خوشگل بود برا مامانم برداشتم رنگ صورتیش رو برا مادرشوهرم.باز مادرم گفت آره من سنم کمتر از اونه چرا صورتی رو به اون دادین 😐و اون لباس رو جوری بی ارزش کرده ،لباس دم دستیش کرده ...من الان موندم این سال چیکار کنم . توروخدا راهنمایی کنید 😰تو این مناسبت ها و بعدش من مرض اعصاب میگیرم..من حتی عیدی هم به مامانم میدم ولی باز راضی نیست و هی تو حرفاش میخواد از زیر زبونم بکشه که فلان کادو رو چند خریدین و فلان 😑😑به نظرتون برای هر دو مادر و پدرها سکه پارسیان هم اندازه بگیریم بد میشه؟؟
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
کادو نده مگ اونا روز دختر و زن بهت کادو میدن کادو خوبه برا کسی ک قدر دانه
روز دختر هراز گاهی مامانم یه پولی به حسابم میزنه..ولی من کلی تشکر میکنم و نمیگم کمه ..ولی مامانم هم روز مادر کادو میگیرم هم دم عید ،عیدی میدم باز ناراضیه..البته سال اول نمیدونستم عیدی هم به مادر میدن تا خودش بهم گفت و مجبوری بعد اون عیدی هم دادم
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔