امروز یه آقا پسر ٢٠ساله با اصرار خواهرشون اومده بودن برای مشاوره، این آقا ٢٠سال داشت اما قیافه بالای ٢۵ میزد یعنی خودم جاخوردم وقتی سنش فهمیدم!
کاملا در بکاربردن کلماتی که استفاده می کرد دقت داشت. و رفتارش واقعا با نوع همسالانش متفاوت بود.
قیافه و تیپ خیلی ساده شلواره پارچه ای. یک بلوز سبز کاپشن و یک کلاه قهوه ای.
مسئله چی بود؟
این آقا یک شب بعداز مراسم هیئت، متوجه یک دختر خانم چادری میشه و بنظرش ازش خوشش میاد اما نمیدونه که باید چکار کنه! بلاخره ازطرفی میخواد بگه برای امر خیر مزاحم بشیم از طرفی روش نمیشه! خلاصه دل و به دریا میزنه و میره جلو می گه ببخشید شما قصد ازدواج ندارین؟ میشه شماره مادرتون بدید تا مادرم خدمتشون تماس بگیرن؟
دختر خانم بنظرتون چ واکنشی داشته؟
ایشون داد زده که آقا مزاحم من نشو من شوهر دارم و.. و اتفاقاتی که بعداز داد زدن خانم، برای این آقا ایجاد میشه.
این آقا قسم می خورد بخدا اول نگاه کردم ببینم حلقه داره یا نداره باکسی هست یانه دیدم هیچ کدوم نداره پیش خودم گفتم حتما مجرده!
.
.
این پنجمین مراجعه کننده ای بود که یک سوءرفتار اجتماعی در رفتار محترمانه جنس مخالف موجب یک سری بحران های روان شناختی شده بود.