از بچگی ما تو بهترین امکانات بودیم برادرم بهترین مدرسه فوتبال شهر میرفت بهترین غیر انتفاعی و کلاس زبان ما رو حتی کلاس موسیقی ثبت نام کردن سنتور میرفتیم اون زمان خونه هرکی میرفتیم مهمونی دور همی سنتور میزدیم اولین نفر داداشم بود پلی استیشن خرید اصلا اون زمان خیلی چیز گرونی بود بعدم بهترین کلاس کنکور رفتیم دانشگاه خوب هر مسافرتی که میخواستیم هیچی به دلمون نموند هیچ استعدادی مون از بین نرفت کلاس شنا میرفتم چون خیلی علاقه داشتم ولی هیچ سرماییه ایی به جز اینا برامون نزاشتن بابام میگه این همه خرج کردم که اخرش لنگ پول سرمایه من نباشید میگه خونه و باغ هم شاید وقف کردم من ماهگیری یادتون دادم