وااااای منم یه خاطره دارم با این سبدا😂😂😂
یه بار با آبجیم رفتیم یه مجتمع خرید
و برای برگشت سبد چرخدار خرید دست من بود و باید از پله برقی میرفتیم پایین تا برسیم به پارکینگ و اینم بگم که کنار پله برقی یه زمین شیب دار بود که برای سبد چرخدار گذاشته بودن
خلاصهه توی پله برقی من جلوتر بودم و زودتر رسیدم پایین آبجیم بالاتر بود
و با اون فاصله داشتیم با هم حرف میزدیم 🤭
من پایین پله برقی داشتم از زمین شیبدار رد میشدم و هم زمان سرم بالا بود و نگاه به آبجیم میکردم
چشمتون روز بد نبینههه🙈😁
من گرممممم تعریف یهو ناپدید شدمممم😂
بله درست متوجه شدین🤓
پام رفت روی یه پلاستیک و با کمر افتادم و همینجور سر خوردمممممم تا پایین سراشیبی که به آسانسور ختم میشد🤦♀️
همون لحظه آسانسور باز شد و ۵ تا پسر با هم ایستاده بودن و سبد چرخدار با سرعت جت رفت داخل آسانسور 🙈خودمم پهن شدم جلوشون
وای بنده های خدا هنگ بودن فک کن توی آسانسور هستی در باز بشه یهو یه سبد به سرعت نور بیاد داخل و یه خانومی هم با پوز بیفته جلوت🤣🤣🤣🤣🙈🙈
ولی خیلی مرد بودن اصلا نخندیدن همش میگفتن خانوم خوبییی؟ منم فقططط میخندیدم از خجالت🙈🤣🤣
دیگه آبجیم اومد جمعم کرد🤓🙈