تو دوران عقد بود ولی خیلی خوش گذشت
البته من چون تاحالا تنها مسافرت نرفته بودم و همیشه مامانم باهام بود ساپورتم میکرد یکم برام سخت بود
مثلا دوتا فلاسک چایی برده بودیم بعد تا برسیم شمال من یه لیوان چایی ندادم به شوهرم مگر اینکه جایی توقف کنیم تازه بازم یادم رفت خود شوهرم رفت اورد😂😂خوراکی اینا بردیم بیشتر هله هوله و میوه و اینا با پتو و بالشت و یه ملافه که بکشیم رو فرش و اینا تو ویلا
لباسم که بردم 😁دور از چشم مامانم چند تا لباس دیگه هم بردم😁😂
جوجه و غذا و اینارو اونجا خریدیم کلا
ولی انقدر کم تجربه بودیم حتی سیخ یادمون رفت برداریم رفتیم اونجا خریدیم😂😂
من بیشتر لباس و بازی و توپ و اینا برداشته بودم تا وسایل دیگه😁
ولی مسافرتای بعدی قشنگ مجهز میرفتیم