نامزدم دو روز پیش گفت ک یه کار بد کردم گفتم چی گفت با دوتا از دخترای کلاسمون رفتم بیرون هیچ جوره نمیتونم هضمش کنم کلی دعوا کردم دو روزه هر لحظه دوس دارم تموم کنم باهاش گفتم ب خانوادم میگم ک جلومو گرفت
قضیه رو اینجوری تعریف کرد ک یکی از پسرای کلاسشون گفته بریم ی چیزی بخوریم اینم فک کرده منظورش همون بوفه دانشکده ست گفته باشه اما اینم نباید قبول میکردخ وقتی دوتا دختر هم بودهههه هووووف بعد تازه ب گفت این بوفه هم باز نبوده یا هرچی با ماشین این میرن بیرون
همکلاساش از نامزدی خبر ندارن چون فقط بین دپتا خانواده بوده حتی دوستای منم فک میکنن دوستیم باهم
با اینام صمیمی نیست اصلا نمیدونن تو رابطه هست یا ن
ساعت ۱۱ ظهر بهش پیام دادم ی ساعت نیم بعد جوابمو داد درست تایمی ک با اونا بیرون بوده ب من جواب نداده
هیج وقت کنترلش نکردم برا همین عادی بود برام