نمیدونم چرا اینطوری شدم،قلبم از تو سینم میخواد بزنه بیرون از فوران عشق حتی نسبت به کسایی که خیلی تا حالا اذیتم کردن
از هرکدوم یه خوبی که برام انجام دادن اومده توی ذهنم
دوست دارم الان همشونو بغل کنم و گریه وتشکر
خیلی جلوی خودمو گرفتم پیام ندم چون میترسم تحت تاثیر هورمونا باشم و چون اذیتاشون خیلی بیشتر بوده چندساعت دیگه به حالت عادی برگردمو پشیمون بشم
اولین باره اینطوری شدم،ولی این حالمو دوست دارم