اواخر عقدمه تو تاپیک قبلی گفتم چقد با خانوادم مشکل دارم و این مشکلات اکثرش بخاطر نبود بابای خوشگلمه🥲
خانواده شوهرم از اول نخاستنم
تنها ادمی ک دارمش و کنارمه شوهرمه
روحم کلی آسیب دیده از همون بچگی تا ب حالا و زخمام درمان نشدن و الان شدم یه آدم بشدددت عصبی و کم حوصله و از این بابت نگران رابطه م با شوهرمم
کلی قسط داریم
پول پیش خونه نداریم
پول عروسی نداریم
برا جهازم نگرانم...پیشاپیش خانواده شوهرم دارن میکوبن توسرم از این نظر و خانواده ی خودمم براشون مهم نیست غصه نخوردن من...توقعمم زیاد نیستا درحد معمول میخام
ولی با همه ی اینا کلی آرزو داریم
توکلم شدیدا ب خداست
نمیدونم چجوری ولی امیدوارم جهازم عالی باشه خونه م شیک و نوساز باشه عروسیم عالی باشه و خیلی خوش بگذره به خودمون و مهمونامون
رابطه م با شوهرم خوبه ولی خیلی بهتر بشه و خدا برام نگهش داره
بزودی شرایط طوری تغییر کنه (چ روحی چ مالی چ جسمی)ک ببینم از پس داشتن بچه برمیایم و دختری ک تو رویاهام بغلش کردمو بغل بگیرم
حالا ازت خاستم بیای ک با حال خوب از خدا برام اینارو بخای و پشت بندش تشکر کنی ک اینارو بهم میده و زندگیم سامون میگیره
میشه با دعات و شکرگزاریت ب زندگیم انرژی مثبت بدی؟
آرزوتم بگو تا منم انرژی شو بهت برگردونم
روزی ک ب اینا برسم میام تو این تاپیک رو پستاتون ریپلای میزنم و میگم من رسیدم شما چی؟