2777
2789
عنوان

خیلی ناراحتم

129 بازدید | 18 پست

سلام خانوما توروخدا همه جواب بدن من زایمان دوم انجام دادم خونواده ی شوهرم اصلا یه بار هم نیومدن کمکم مثال موقع شیردهی بار اولم بود خیلی درد کشیدم دوبار مریض شدم با اینکه فهمیدن حتی نیومدن کمکم اونا بالا میشینن منم پایین بیاد ناهار بزار خونه ی من یا تو خونه ی خودش بگه تو زایمان کردی نمیتونی با اون حالم بخیه ها از یه طرف بلد نبودم از سینه شیر بدم ورم کرده بود مریض شدم بدجور اصلا نیومدن یه سر بزنن منم اصلا از خیلی وقته نرفتم خونشون  خیلی ناراحتم ازدستشون خودش مریض میشد من صدا میکردم بیاین ناهار یا شام پایین اصلا انگار زایمان نکردم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم زایمان دوم انجام دادم 

بدون هیچ دلیلی از دوازده روزگی پسرم که اومدن دیدنش ۱۰ دقیقه دیگه نیومدن ببیننش

سه ماهه 

همسایه ایم

الان‌برادر همسرم از تهزان اومده اونو دعوت کردن من و جاریم که همسایشونیم نه 


وزن بارداری ۸۶ ، بلافاصله  بعد زایمان ۷۸، روز چهلم ۶۹ هدف ۶۵

منم تصمیم گرفتم یلدا نرم خونشون

منم‌تصمیم داشتم نرم خونشون در کمال  ناباوری دعوتم نکردن خودشون🤣🤣🤣

حالا میگم عید نمیرم

چند بار پیغام فرستادن برتم با حازیت قطع ارتباط کن محلشون نکردم

خدا لعنتشون کنه

وزن بارداری ۸۶ ، بلافاصله  بعد زایمان ۷۸، روز چهلم ۶۹ هدف ۶۵

روابطتتتون از قلل خوب بود؟؟


ببین غالبا خانواده شوهر همیشه از یه جایی ک انتظارشو نداری یه کاری یا عملی انجام میدن‌ باید عادت کنی و شوکه نشی حتی اگه از قبل خوب بودی باهاشون

روابطتتتون از قلل خوب بود؟؟ببین غالبا خانواده شوهر همیشه از یه جایی ک انتظارشو نداری یه کاری یا عملی ...

من باهاشون خیلی خوب بودم ولی اونا به خواهرم بی احترامی کردن گفتن دیگه نیا خونه ی پسرم  من هم دیگه نرفتم بالا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792