اونایی که تو بچگی پدرتونو از دست دادید

خیلی بیشتر از خیلی

بله صد درصد 

اسی پسر من ۱۵ سالشه ..ی مدتی شوهرم نبود رفته بود شهرستان کار داشت ۲ ماه 

ی مدتی ک گذشت با وجود اینکه شوهرم هر روز زنگم میزد پولم میفرستاد واس خرجی ی شب پسرم موقع خواب یهو گفت مامان دلم برا بابا تنگ شده ...الان میفهمم دوستم چی میکشع(دوستش پدرش فوت شده)و داشت میگفت واقعن بابا نداشتن سخته 

الان ک ۲۳سالمه کلی کمبود دارم 

با مردی ازدواج کردم ک برعکس خودم هیکلی باشه و حس پدرانه هم بهش داشته باشم 

با هر حمایت شوهرم کلییی ذوق میکنم و بعد فکر میکنم تا ب اینجای زندگیم نداشتم حمایت یک مردو.محبت یک مردو 

بعد بابام اقا بالاسر داشتم(برادرم) ک خیلی اذیتم کرد نذاشت زندگی کنم نذاشت از زندگی لذت ببرم همیشه بهم زور گفت همیشه غرورمو شکست حس کم بودن بهم داد تحقیرم کرد و...

میدونی یه دختر یچی بخاد اگ پدرش ادم نرمالی باشه حتی پدر موافق نباشه با اشک دخترش دلش نرم میشه من اینو نداشتم برادر من دلش هیچوقت برام نسوخت مادرمم تابعش بود و حرف حرف برادرم بود 

الانم ک متاهلم مادرم حس عذاب وجدان و تنها موندنشو بهم میده پدری نیست ک بهش بگم بابا برا جهازم نگرانم اصن مگ بابا باشه آدم برا جهاز نگرانی می‌کشه ؟؟؟؟ 

خلاصه بگم کمبود حمایت محبت مالی 

راهکار؟؟؟؟؟کاش پدرا هیچ‌جا نرن... 

کاش مردی ک عمرش کمه دختردار نشه...