2777
2789
عنوان

دوستان یه آب باریکه امشب باز بذارین کنتور یخ نزنه

| مشاهده متن کامل بحث + 1076 بازدید | 62 پست

هر کاری دوست داشتی بکن 🥴🥴

ما که خدا روشکر در این حد سرد نیست

من آدمی نیستم که نادون ها رو مجبور به سکوت کنم اتفاقا میذارم حرف بزنند سبک مغزا رو تشخیص بدم😎😎💪🏻اقایون سایت درخواست ندید قبول نمیکنم 😏

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

قبول نداره که...میگم آب هدر می‌ره میگه ربطی ندارهمیگم کنتور بپوشون میگه فایده نداره

اره بابا بیخیال

من آدمی نیستم که نادون ها رو مجبور به سکوت کنم اتفاقا میذارم حرف بزنند سبک مغزا رو تشخیص بدم😎😎💪🏻اقایون سایت درخواست ندید قبول نمیکنم 😏
اره بابا بیخیال

پرفسور لوله ها داخل دیواره

و فقط پوشوندن کنتور راه حل نیس

لوله ها میترکه


جالبه علم شما تو یه چیزی صفره اما نظر میدی قاطعانه انگار پرفسور اون رشته ای


میدونی هزینه تعمیر ترکیدگی لوله ها چندین برابر هزینه یه آب باریکه ۱ شب تا صبح میشه

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

منکه تا صبح دو بار از خواب بیدار میشم از شیر اب بر میدارم یزره اب جریان پیدا کنه یخ نمیزنه ولی باز ...

کار یکبار میشه!

مث اینه ی سیگاری بگه من ۲۰ ساله میکشم تا حالا سرطان نگرفتم!

چرا بچگانه استدلال میکنین

این راه حل فنی ها برای کاهش ریسک ترکیدگی لوله هاست!

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

قبول نداره که...میگم آب هدر می‌ره میگه ربطی ندارهمیگم کنتور بپوشون میگه فایده نداره

پرفسور لوله ها داخل دیواره

و فقط پوشوندن کنتور راه حل نیس

لوله ها میترکه


جالبه علم شما تو یه چیزی صفره اما نظر میدی قاطعانه انگار پرفسور اون رشته ای


میدونی هزینه تعمیر ترکیدگی لوله ها چندین برابر هزینه یه آب باریکه ۱ شب تا صبح میشه

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

هر کاری دوست داشتی بکن 🥴🥴ما که خدا روشکر در این حد سرد نیست

همین دیگه

فقط فکر خودتی

یکی مث ما ک دلسوزی بقیه رو میکنه تو تصورت نمیگنجه

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

چه بی فکر.اگر هر ایرانی این کارو بکنه اونم تو ۹۰ روز زمستون کل منابع آبی ایران تموم میشه

پرفسور لوله ها داخل دیواره

و فقط پوشوندن کنتور راه حل نیس

لوله ها میترکه


جالبه علم شما تو یه چیزی صفره اما نظر میدی قاطعانه انگار پرفسور اون رشته ای


میدونی هزینه تعمیر ترکیدگی لوله ها چندین برابر هزینه یه آب باریکه ۱ شب تا صبح میشه

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

یعنی بنظرت تا صبح شیر باز باشه آب هدر نمیره؟جالبه نوشتی ربطی نداره...ما کنتورمون تو حیاطه اطراف مشه ...

لوله ها داخل دیواره

و فقط پوشوندن کنتور راه حل نیس

لوله ها میترکه


میدونی هزینه تعمیر ترکیدگی لوله ها چندین برابر هزینه یه آب باریکه ۱ شب تا صبح میشه

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

کار یکبار میشه!مث اینه ی سیگاری بگه من ۲۰ ساله میکشم تا حالا سرطان نگرفتم!چرا بچگانه استدلال میکنینا ...

لوله های ما یخ نمیزنه چون عایقه 

منم محض اطمینان این کارو انجام میدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792