2777
2789
عنوان

کیا بعد از عروسی رفتن غربت

101 بازدید | 14 پست

خیلی سخته جدا شدن از مادر

از سختیاش بگین و اینکه چجوری مدیریتش میکنین 

من بعد از عروسی باید برم یه شهر دیگه البته خیلی دور نیست ۵ ساعت فاصله داره ولی بازم....

بدیش اینه همسرم نمیاد شهر مامانم اینا و من نمیدونم چجوری مدیریتش کنم هر چند وقت یه بار بیام بهش فکر میکنم گریه ام میگیره

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

من اوایل فقط گریه می‌کردم تقریبا هر هفته میرفتیم ولی خب دیگه الان شده ۳ ماه یا ۴ ماه یه بار و تمام

سختی هاش وقتی بیشتر میشه بچه دار بشی و کسی نباشه 

نمیخوام ته دلت خالی کنم ولی سخته خدایی 

کدوم شهری ؟ منم شوهرم اولش گفت میام شهرتون 

بعدش که نامزد سدیم خواهر و برادرش نگذاشتن گفتن باید نو بیای 

کجا خیلی فشار اومد بهت؟

همه جا چی بگم ؟ مثلا مهمون داری کسی نبست کمکت کنه

مریض شدی کسی نیست یه لیوان آب بهت بده 

حالا درسته شوهر خب هست ولی اونا می‌رن سرکار و مردن زباد نمیشه ازشون انتظار داشت 

عزیزم سخته اره 

من مامانم ازدواج کرد کلا از,خانوادش دور افتاده بود 

گفت اوایل خیلی سخته بود 

ولی خب هی ارتباط تلفنی واینا زیاد داشتیم مامانش میومد سر میزد وقتی که بچه دار شده بود دیگع حواسش پرت شده بود وبا خانوداه بابام عموهام خوبن واقعا رفت وامد اینا زیاد داریم

توعم اوایل خیلی اذیت میشی به مرور عادت میکنی خودتو سرگرم کن 

شوهرت چرا نمیاد؟؟

من اوایل فقط گریه می‌کردم تقریبا هر هفته میرفتیم ولی خب دیگه الان شده ۳ ماه یا ۴ ماه یه بار و تمامسخ ...

خیلی سخته تنها بری و بیای

واقعا میگم چرا قبول کردم چون پدرمم فوت شده و مادرم تنهاست

یه جورایی عذاب وجدان دارم

میخام برم مشهد و مادرم یه شهر کوچیکه نزدیک مشهد

من رفتم غربت، با اینکه خانواده خیلی صمیمی دارم با خواهرم دوقولم وابستگی بهم داشتیم ولی خب خداروشکر فکر میکردم بعد ازدواج خیلی برام سخت باشه این موضوع ولی با توکل به خدا زندگیمو شروع کردم و واقعا از روز اول اصلا برام سخت نبود که این مستقل بودن هم خیلی دوست دارم

البته که بستگی به ویژگی و شخصیت افراد داره و برای بعضیا این دوری خیلی سخته و باعث افسردگی میشه اما اگه همسر خیلی خوبی داشته باشی این سختیا خیلی کمتر میشه برات

و موضوع دیگه اینکه ممکنه تو روزای خوش زندگیت مثل مناسبت ها یا روزای سخت زندگی که نیاز به کمک داری  نتونی پیش خانواده ات باشی و این کمی آزار دهنده است 

عزیزم خیلی سخته عقدی اگه دوستش دارب شرایطش خوبه تحمل کن

شرایطش خوبه واقعا دوستش دارم

خیلی وقته عقدیم تقریبا همه چی رو خودم ساختم 

تازه اوضاع مالیمون اوکی شده و وابستگیمون به هم زیاد شده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792