سایت آدم و حوا ثبت نام کنیدخیلی معتبره و حساب شده حداقل یه سر بزنین اگه خاستید .... اینجورم نیست که ...
من کراشمو به عنوان شوووعرررر میخوام برا اون پیشنهادی ندارین😭😂
ز غوغای جهان بیخبر _ اسمم نوشتم کاربری دوم ! نه چیز دیگه ای _ حوصله بیرون رفتن داشم نینی سایت نبودم _ لطفا سر به سر منه بی نوا نزار ، ناناعتم نکن ، حرف بد بهم نزن باور کن نمیکشم ✋ خلاصه این کاربر بشدت به حس خوب نیاز داره 💔 تاریخ تولد و سن درج شده استعاره از سن روح بنده هستش باور نکنید با تچکر
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
دوستم یه بار اینکارو کرد جلوی مامان یه پسزه تا تونست کار کرد اخر سر برگشته بود گفته ماشالا چه دختری اتفاقا پسز ماهم یه دختر گلو مدنظر داره همونجا از حرص ترکید بیچاره
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم