به هیپنوتیزم و تسخیر کردن ادما اعتقاد دارین🤔

کشمش_پلویی

عضویت: 1402/03/09

تعداد پست: 4079

هیپنوتیزم که یه تکنیکه روان درمانیه

اینکه ممکنه از نظر روانی دو تا آدم حالت هایی شبیه تله پاتی داشته باشن هم دیدم من 

من خدا را آنجایی دیدم که برنامه های مرا بهم میزد تا قشنگ ترش کند🌿

1403/09/25

|

22:57

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2442

قانون جذب عالیه من نتیجه گرفتم چندباری ولی حوصله ندارم الان ازش استفاده کنم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/25

|

22:58

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

روزهایsپرتغالی

مدیر استارتر

عضویت: 1402/05/30

تعداد پست: 632

هیپنوتیزم که یه تکنیکه روان درمانیهاینکه ممکنه از نظر روانی دو تا آدم حالت هایی شبیه تله پاتی داشته ...

نه هیپنوتیزم ازین نظر که هر کاری تو خواستی رو شخص انگام بده

1403/09/25

|

22:58

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کشمش_پلویی

عضویت: 1402/03/09

تعداد پست: 4079

نه هیپنوتیزم ازین نظر که هر کاری تو خواستی رو شخص انگام بده

از اون اطلاعی ندارم راستش

من خدا را آنجایی دیدم که برنامه های مرا بهم میزد تا قشنگ ترش کند🌿

1403/09/25

|

22:59

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

روزهایsپرتغالی

مدیر استارتر

عضویت: 1402/05/30

تعداد پست: 632

قانون جذب عالیه من نتیجه گرفتم چندباری ولی حوصله ندارم الان ازش استفاده کنم

قانون جذب مگه فقط برا ثروت نبود؟

1403/09/25

|

22:59

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2442

قانون جذب مگه فقط برا ثروت نبود؟

نه برای چیزای دیگه هم میشه

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/25

|

23:00

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کشمش_پلویی

عضویت: 1402/03/09

تعداد پست: 4079

قانون جذب عالیه من نتیجه گرفتم چندباری ولی حوصله ندارم الان ازش استفاده کنم

من شنیدم با قانون جذب نمیشه یه آدم خاص رو جذب کرد

من خدا را آنجایی دیدم که برنامه های مرا بهم میزد تا قشنگ ترش کند🌿

1403/09/25

|

23:01

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2442

من شنیدم با قانون جذب نمیشه یه آدم خاص رو جذب کرد

من دوبارجذب کردم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/25

|

23:01

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کشمش_پلویی

عضویت: 1402/03/09

تعداد پست: 4079

من دوبارجذب کردم

میشه یه کوچولو توضیح بدین چه طوری؟

من خدا را آنجایی دیدم که برنامه های مرا بهم میزد تا قشنگ ترش کند🌿

1403/09/25

|

23:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2442

میشه یه کوچولو توضیح بدین چه طوری؟

بهش فک کن تصویرسازی کن قوه تخیل من خیلی خوبه قشنگ فک کن داری باهاش زندگی میکنی بعدش رهاش کن وازش نا امیدشد اون موقعست که خواستت محقق میشه 

باورکن میشه من دوبار همینجوری کردم هردوتا امدن خواستگاری،الان چندروز منتظرپیام یکی بود هی تصورمیکردم که پیام داده وچک میکردم دقیقا دیروز که بیخیالش شدم طرف پیام داد 

یعنی باید خواستتو رهاکنی 

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/25

|

23:05

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کشمش_پلویی

عضویت: 1402/03/09

تعداد پست: 4079

بهش فک کن تصویرسازی کن قوه تخیل من خیلی خوبه قشنگ فک کن داری باهاش زندگی میکنی بعدش رهاش کن وازش نا ...

چه جالب ممنون که تجربه تون رو به اشتراک گذاشتین❤️

پس جذب آدما رو ممکنه

من خدا را آنجایی دیدم که برنامه های مرا بهم میزد تا قشنگ ترش کند🌿

1403/09/25

|

23:06

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2442

چه جالب ممنون که تجربه تون رو به اشتراک گذاشتین❤️پس جذب آدما رو ممکنه

خواهش میکنم،بله که ممکنه فقط یکم رهاکردنه سخته ولی میشه 

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/25

|

23:07

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب