ما ۱ ساله ازدواج کردیم
تقی ب توقی میخوره جاشو جدا میکه انگار جامون عوض شده باشه
قبلا انقد میرفتم نازشو نیکشیدم بیاد پیشم بخوابه بدون اون خوابم نمیبرد خودش عین گاو میخابید تا صب
الان دیگ میبینم نمیاد منم جاشو نمیندازم رو مبل میخابه
خداروشکر کمر درد شدید گرفته بس ک جاش بده و میخابه
منم چن وقت پیش کمرم دردمیکرد ولی بااین حال جاشو انداختم اومد پتوشو برداشت رف رو مبل دیگ ازارون روز جاشو ننداختم بهش برخورذه اقا
نصف شب خواب بد دیدم رفتم صداش کردم ک بیا پیشم میترسم
جاشم انداختم نیومد
حالم ازش بهم میخوره بااین لجبازیاش