خیلی جوون بود،خوشتیپ و سرحال حدودا ۵۰ساله بود،۱روز قبلش با همه تلفنی حرف زده بود خیلی هم سرحال بوده گفته میخوام عمل قلب انجام بدم،ولی فرداش فوت شد،ی جورایی انکار مشکوک بود،چهلمش نگذشته بود خانومش با شریک این آقا ازدواج کرد!!!(ینی با شریک شوهرش)،به خواب عموم اومده گفته من زنده ام و میدونم زنم ازدواج کرده،منم دیشب بین خواب و بیداری یهو یکی بهم گفت فلانی زنده س،از دیشب خیلی میترسم،الان همسرمم خونه نیست قران کنارمه،چکار کنم