انجام دادیم ولی اصلا دلم خوش نیس ...
امروز عصربرقامون رفت خودمم یکم حالت سرما خوردگی و خواب الودگی داشتم صبحشم دکتر بودم تا ظهر طول کشید
بعد یک ساعت و نیم مونده ب نوبت اتلیه برقا اومد منم سریع نمازو خوندم و اماده شدم و به موقع هم رسیدیم حتی ده دقیقه زودتر هم رسیدیم
بعد سر اینکه من معطل کردم و اشغالا رو یاادم رفت کلی داد زد و عصبانی شد
بهش گفتم من یادم رفت چرا تو یادت رف چرا همیشه من مقصرم ....
حالا چون تو کار براش مشکل پیش اومده سر من خالی کرد کار همیشگیشه ،، تازه الانم طلبکاره
با شوهر ی ک زود عصبانی میشه باید چ‌کار کرد
واقعا دلم گرفته خسته شدم از این رفتاراش
دلم برا یچم میسوزه
