وسواس یعنی همین دیگه.فکر نیاد و گیر میده
نمیدونم ولی انقدر خسته شدم و حرف بارم کردن که کم کم به خودم اومدم
خوب به درک که جایی کثیفه
به درک که آب پاشیده
به درک که نجس شد
اصلا اون همه هدر دادن آب گناهش بیشتر از کج شدن غسل و وضو نیست؟
اون همه درگیری فکری تهش چیه؟هی بشور و بشور و بشور تهش باز فک میکنی کثیفه
میدونی دیگه غرورم جریحه دار شده بود
روزی چند بااار لباس عوض میکردم
غسل الکی و اضافهمیکردم
نمازمو هی تکرار میکردم
وای
دیدم بقیه چه راحتن
خیلیا حتی بعد سرویس دستشونم نمیشورن ولی هیچییییی نشده
گفتم منم بیخیال میشمببینم چی میشه.
هیچی نشد!
فقط نظافت معمول رو رعایت میکنم و تمام
الآنبیخیالش شدم راحتم
هنوز وسواسم ولی خیلییییی کمرنگ