مادرشوهرم حالش خیلی بده نرفتم دیدنش

خیلی پولدارن از اول منو نمیخاست و خیلی بهم توهین و تحقیر و تیکه انداخت

براهمه بچه هاش مجلس گرفت لوازم گرفت خونه داد به همشون توی زندگیشون خیلی کمک کرد ولی به ما هیچی ندادن 

هر وقت هم که میرفتم خونش یا به خودم توهین میکرد یا به خانوادم توی جمع تیکه مینداخت منم ساکت بودم جواب نمیدادم

بعد اخرین بار خیلی تیکه بدی انداخت منم دیگه نرفتم الان دوماهه نرفتم خونشون 

قبلا هم خیلی کم میرفتم مثلا ماهی یکبار شایدم کمتر

الان شنیدم میگن مریضه حالش خیلی بده 

چکار کنم رم دیدنش یا نه 

با خودم میگم اونکه منو نمیخاد الانم که برم رو تخت افتاده دختراشم بهم بی محلی میکنن برم چکار ؟؟؟ 

از ی طرف میگم دو روز دنیا ارزش نداره

شوهرم میره دیدنش ولی بمن میگه مادرم در حق تو خیلی بدی کرده خودت اگه دوس داری بیا اگه نه نیا 

چکار کنم ؟