خونه مادربزرگش هر کاری میکنه ازاده
و دم غروب یه پارک و کافه میبره پدرش گاهی فک کنم
من بیشتر فکر میکنم یه خلا درش هست وقتی میره اونجا
و پدرشو میبینه خیلی خوش حال میشه
چند وقتیه با یه خانوم و بچه اون خانوم میرفتن پارک
بعد اومدن پسرم همش بغض داشت
یا یه جاش زخم بود
نگو به اون بچه حسادت میکرده
و اون بچه اینو میزد
اینجوری خودش بهم گفت
مردای قدیمو با الان مقایسه نکنین! اینی که گفتین الان بیشتر توی فیلم هندیاست! مرد الان به زور خودشو گردن میگیره دنبال یکیه که خراب شه روش چه برسه زن و بچشو گردن بگیره! اگه واقعا اینقد مرد باشه که بچه رو نگه داره و از پسش بربیاد قطعا مرد زندگیه از پس زنشم برمیاد قطعا مشکل از خانومه است! مرد وقتی اینقد مسئولیت پذیره یعنی عالیه دیگه!
اسی یچه رو بیاری شرایط نگهداری داری؟
سرکاربری کجا میزاریش ؟
مخارج مدرسه ؟
الان پیش دبستانی میره؟
مادر شوهرتون قطعا نمیخاد مهدکودک بزنه و حوصله بچه داری نداره
شوهرتونم که میره ازدواج و دنبال کارای دیگه فرصت بچه نداره
ممکنه اذیت شید یه مدت ولی آخرش بچه رو میان میدن به خودتون یکم فقط میخاد محکم باشید
من فقط از بابت نفقه پ خرج بچه و نبخشیدن مهریه دارم اینو میگم و میدونم بچه رو هم با این روش به دست میارید
