وقتی مجرد بودم اگر تو خونه کسی مریض میشد خواهرام مثل یه پرستار بودم اما وقتی مریض میشدم هیچکس اهمیت نمیداد بهم. برا تولد همشون کیک میخریدم اما وقتی تولدم میشد کسی کیک نمیخرید برام. الان بدون شوهرم چیزی نمیخورم امروز مریض شدم هم انفولانزا هم پریود شدم با وجودی ک حالم خیلی بد بود ناهار درست کردم براش میتونست امروز نره سرکار حال منو دید هم دیشب با دوستش رفت بیرون 11 شب اومد هم امروز صبح رفت سرکار عصر رفت کلاس بعدشم گفت شام چی داریم گفتم هیچی نمیبینی حالم بده حداقل میبردیم بیروت یکم تابم میدادی گفت نمیبینی خسته ام بعدش بلند شد یکم ماکارونی از ظهر بود خورد حتی نگفت این مریضه افتاده براش یکم ببرم یا حداقل بزارم براش. منم ساندویچ سفارش دادم میدونم برام خوب نیست اما دلم کشید. بعد بهم گفت طلبکاری شام بهم ندادی گریه هم میکنی گفتم تو ک خوردی منم سفارش دادم حداقل میگفتی مریضه یه قاشق ببرم براش. اومد بلند بشه بشقاب انداخت پوست تخمه پخش شد روفرش میگم جمع کن میگه به منچه
فقط ارزش نداره اعصابتون خورد کنی بخاطرش
ول کن بابا . چقدر تاپیک میزنی؟ منظورم اینه چرا انقدر کش میدی . بیخیال شو دیگه
بگو هر کی جمع نکنه خره🙌😜
چقد سخته انفولانزا و پریودی باهم
چقدر شبیه منی ،انقدر به دیگران اهمیت میدی که زیادشون شده دیگه اصلا خودتو نمیبینن فکر میکنن فقط تو باید بهشون اهمیت بدی اونا مسئولیتی درمقابلت ندارن
بیخیال بشقاب برو استراحت کن فردا یه جارو برقی بکش شوهرت شعور نداره
هعی چیبگم چقد بی احساس و لجبازه
نبایدبه هیچکس بیشترازظرفیتش بهابدی من ازکسی انتظاری ندارم کسی هم ازمن نداشته باشه واقعا برای هیچکس ازجونم مایه نزاشتم تاحالا
مردا همشون همین عنن ول کن
فکر کنم باید کمی قاطع ترباشی تو زندگیت
جدا از کمتر اهمیت دادن به دیگران و بیشتر بخودت
تو هم جبران کن براش، مریض شد
شوهرمنم تخمه خورده فوت کرده روفرش میگه بزاربخوابیم فرداحمع میکنی
ای شوهرتو گ.... دم
فقط به فکر سلامتیت باش
حالا که کسی دلسوزت نیست
مثل من سلامتیتو با حرص و‌جوش‌نباز
الان تجربه شد برات
از حالا به بعد اولویتت خودت باشه