منو بگو ، رفتیم با دختر خالم تو مغازه اول جا انتخاب کردیم من کفتم من میرم بالا میشنم خلوت تره تو دو تا ساندویچ سفارش بده بیا بخوریم رفتم بالا بعد از بالا بهش گفتم برا من یه نون سفارش بده دختر خالم رفت سمت پیشخوان دیدم از پایین دست تکون داد بیا گفتم چی میگی اونم همش میگفت بیا پایین فهمیدم یه جریانی اتفاق افتاده چون قرمز شده بود رنگش، وقتی رفتم پایین دیدم کفت خاک بر سرم پسره گفت خانم تابلو رو خوندین اومذین تو مغازه؟ اینجا بستنی فروشیه