اون زنگ زد نزدیک ۵ دیقه بعذ همش شوهرم میگف اره اهوم همش اینجوری یا یهو میگف چه خبر آخرش هم گف اهوم فلن خدافس
اصلا چیز دیگ نزد
همین ک قطع کرد گفتم میرفتی بیرون حرف میزنی دیک معلوم نیس چی میگه بهت نمتونی پیش ما صحبت کنی
شروع کرد یهو اربده کشیدن تو شک داری تو مریضی تو فلانی اون راجب کار حرف میزد
کلی فش داد با صدای بلند منم بخاطر بچم لال شدم اومدم اتاق حالم ازش بهم میخوره چکار کنم بنظرتون