منوجاریم چندسال بود قهربودیم حنابندونم دعوتش نکردم ولی هروسیم چرا ولی الان عروسی خودشه هم حنا هم عروسی دعوتم کرده برم حنابندونش؟همین دختر تا خواست عروسیش بشه اومد باهام حرف زد سالپیش جواب سلامم روهم نمیدادن زن وشوهر مقصر اصلی جاریم بود کلی هم باگوشامون شنیدیم غیبت منو به مادرشوهروبقیه میکرد چها ماه پیش
برو
آره بابا برو
کشش ندید
یه عمر قراره با هم زندگی کنید
دلم نمیکشه برماصلا یجور دختر مارمئزیه
ارایشگاه برم؟
من تزم تو زندگی اینه که اگه کسی بهم بدی کرد من بهش خوبی کنم یا حداقل بدی نکنم
اگه خیلی مساله ناجوری نبوده و دلشکستگی خاصی نبود میرفتم من
مخصوصا اینکه برادر برای برادر خیلی مهمه
همسر برادرا نباید رابطه شونو خراب کنن
بعد یسوال
فامیلید؟ یا از قبل دوستی داشتید؟ اخه چجوری چند ساله قهرید
دیگه دعوت کرده برو اما دور بشین
اره برو ، معلومه که برو ارایشگاه بهترین لباسشتم بپوش ولی سرسنگین و شیک و متین بشین یه گوشه ، جوگیر نشی یه موقع
بری بهتره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز