دوماهه کات کردیم ..تصمیم دوطرفه و بااحترام بود.. چون رابطه رو توی حالت بلاتکلیف نگه داشته بود...
امشب تولدشه ..واقعا دلم داره میترکه.. چقدر باهم راجب تولدش و کادویی ک دوست داره باهم توی کافه گفتیم و خندیدیم...
الان شب تولدش اینقدر غریبه شدیم که حتی تولدشو نمیتونم تبریک بگم.... کاش آدم بدی بود میگفتم گور باباش ولب میدونم آدم خوبیه از همین میسوزمممم ک چقدر مامانم خوب بودیم..
شب تولدش میگذره و من تبریک نمیگم و برای همیشه تمامش میکنم... امان از این زندگی..امان از این دل💔💔💔💔💔💔💔💔💔