شوهرم ادمیه ک باید بگم کجا میرم میام اصولنم یا نمیزاره یا خودش میبره
تاپیکای قبلم هست بخاطر چتی ک تو گوشیش دیدم باهاش حرف نمیزنم جالب اینه ک اونم تو قیافس انگار من چت کردم با کسی
خلاصه بعدازظهر میخوام بچه هامو بردارم ببرم فروشگاه وسایل بگیرم شامم بخوریم بعد بیایم خونه
خیلی قدم بزرگ و ترسناکیه برا من
لطفا کسایی ک تجربه مثل من داشتن بگن مخصوصا متاهلا
😂😂😂😂😂
من این کارو واسه مادر پدرم کردم و خودشون دیگه عادت کردم😂
برووو منم این کارو یبار کردم به گوه خوردن افتاد فکر کرد رفتم بیرون شماره اادم و گرفتم
برو چیزیم گفت بزن تو دهنش
خواست بزنتتتم جیغغ بزنن لگد بزن نمیدونم
چی بگم زندگیه تو شوهرتو بهتر میشناسی اینجا کسی نمیتونه راهنمایی کنه
توروخدا یجا واستا جلوش وگرنه یه عمر اذیت میشی تهشم عین یه بنده خدا ، خدایی نکرده کار به جدایی میرسه تا یه جایی تحمل میکنی
من تجربشو ندارم ولی بخاطر آرامش بچه هات این کارو نکن
به حرف اونایی که میگن برو گوش نده اونا نمیدونن ادمایی مثل شوهرت چه روانی هستن ، میگیره میزنتت یا بهت تهمت میزنه میگه با کی بیرون بودی
منطقی باهاش حرف بزن ببرش پیش روانشناس تا از این بددلی دربیاد اگر هم درست نمیشه جدا شو
عزیزم برو بیرون بزار بفهمه بیرونی فیلم بگیر از کارایی که میکنی بیرون بعدا نتونه تهمت بزنه وقتی ام اومدی خونه گوشبو جاساز کنه یجوری فیلم بگیره اگه کتکت زد مدرک داشته باسی واسه شکایت
عزیزم من خوندم تاپیکاتو
سعی کن کوتاه نیای هرچقدر هم که دوسش داشته باشی برای خودت ارزش و احترام قائل شو
به شرطی ببخش که بهت حق طلاق و حضانت فرزند رو بده
در کنارش شرط بزار که یه دوره ای ببینی و کار شروع کنی
آموزش یه لاین آرایش یا هرچیزی که بهش علاقه داری
کم کم مستقل شو و اعتماد به نفست رو بیشتر کن
با بچه هات بیشتر از قبل وقت بگذرون باهاشون زبان کار کن ، نقاشی بکش و کلی کار دیگه
تا رابطشون با تو به خوبی رابطشون با پدرشون باشه
بااین توصیف بهتره بیشتربه فکرخودت باشی
