الان متاهلم ولی وقتی دوستامو میبینم که تازه دارن ازدواج میکنن و چه کار هایی براشون انجام میشه حرصم میگیره. من تو سن کم ازدواج کردم همه چیزو به سختی و زور به دست اوردم همه هم میگفتن که تو خیلی متوقعی و من یه وقتایی عذاب وجدان میگرفتم. الان دلم برا خودم میسوزه که اینا اینقدر زدن تو سر من. باورم نمیشه اینقدر بابام بهم زور میگفت من روزی که برام نشون اوردن مانتو تنم بود😑
اون موقع همه مانتو میپوشیدن
مثلا سال ۹۲ ۹۳
هعیییی نسل سوخته ماییم دیگه چی بگم که همدردیم
گذشته دیگه خودتو عذاب نده
منم مانتو تنم بود چندسالگی ازدواج کردی الان چندسالته راستشو بگو اجباری بود یا خودت رفاقت کردی
منم رفتم یه لباس مشکی سفید برای خودم خریدم پوشیدم که مامانم برای خواهرم رفت لباس خرید ولی برای من نخرید دیگه همون صبحش مجبورشدم خودم برم بخرم بعدم مادرشوهرم گفت چرا سیاه پوشیدی
منم سنم پایین بود نامزدی لباس خونگی پوشیده بودم،البته راضی نبودم بهمش زدم😂😂چقد تباه بودم😐سن کم همینطوره زیاد به چیزی توجه نمیکنی یعنی در اصل تو این وادیا نیست ادم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز