خیلی دوست داشتم اینا گیر من میفتادن کاری باهاشون میکردم تا دنیا دنیاست حرف داستان ادب کردن شون همه جا میگفتن
دختر خوب همه زير شوهرته مادر شوهرت مثل مال منه كه الان داره تاوان پس ميده خدا جاي حق نشسته تو تنها كاري كه ميتوني بكني اينه كه كار رو خوب انجام ندي ظرف ميشوري چند تا بشكن يا مثل خواهر شوهرم خودت و با كارهاي الكي سرگرم كن نميشه كه همه بشين فقط تو بلند شي تو هم پرو باش تو ميترسي لخاطر اين عزت و احترام نداري مثل من تو اشتباه نكن اونا تو رو طلاق نميدن ميدونن كسي رو نداري تهديد ميكنن پس تو هم وا نده گفتن طلاق بگو باشه حق وًحقوق منو بدين ميرم هر جا هم رفتم ميگم كلفت مبخواستن من نبودم باور كن اونا بهت فشار ميارن از خونت نرو بيرون هيچوقت ولي كل هفته كه نيستن تو گوش شوهرت بخون با ناراحتي حتي گريه من خسته شدم همه ميان ميخورن از من انتظار دارن با بكو ميخوام اقدام كنم استرس برام خوب نيست چون خونه مادرش هستي كارت سخته اما شدنيه سعي كن كارها رو طوري انجام بدي كه تنهاي از پسش بر نمياي هر كي اومد بسپار به اون بگو شما خيلي لهتر درست ميكنين با ادمًهاي.زرنگ بايد مثل خودشون باشي
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز