شب یلدا همه خونه مادرشوهرم هستیم خاهرشوهرم گفت هرکدوممون یک دسر کیکی درست کنیم منم خودم دوست دارم گفتم باشه شوهرم اومد بهش گفتم گفت نمیخاد درست کنی با دوتا بچه کوچیک خودشون میفهمن که درگیر بچه داری هستی هم سختته منم هرچی گفتم خودمم دوست دارم درست کنم همش میگه نه بعد گفتم بهش شاید آبجیات ناراحت شن گفت گ.وه خوردن نمیدونم بخدا چکار کنم از دستش خودمم دوست دارم ژله درس کنم