حالا مادرشوهر من جالب تر بود میفهمید مامانم کاری برای شوهرم میکنه جلو من واسع دامادش میکرد!!!
فکر کن تولد پسر خودش رو یادش میرفت بعد جلو من کادو میخرید واسه تولد دامادش.....
کلا میخواست نشون بده من و پسرش اهمیت نداریم
و البته پسرش تحت همه شرایط طرفش بود کوچیکترین کار حتی خونه تکونی داشت پسرش رو میشناخت فقط