راستی اینو یادم رفت بهت بگم زهرا
من قبلاً خدا رو اینجوری قسم میدادم واسه آرزو هام
مثلا
خدا جونم به برکت این بارون که میباره بهم برکت بده 🙏🏻
اما الان اینجوری میگم که
خدا جونم به برکت این بارون که من دونه هاشو نمیتونم بشمارم تو برکت های مختلف غیر قابل شمارش به سمتم روانه کن
یا مثلاً الان میخوام آشپزی کنم
قبلا میگفتم خدایا من این غذا رو درست میکنم جون من کاری کن (حامد یا هرکسی که دوسداشتم لذت ببره از غذام )دوست داشته باشه
الان میگم خدایا به برکت دونه های این برنج یا شاخه های این گندم که به من برکت داده و من نمیتونم بشمارم تو محبت و عشق بی شمار بهم ببخش و (حامد یا کسی که مهمونمه ) دوسداشته باشه
اصلا زیر و رو شده همه چی واسم دیگه محبت ها برکت ها لذت های زندگی رو به اندازه دریافت نمیکنم بیش از اندازه دریافت میکنم
.. اینارو میخوام بگم که خدا رو که قسم میدیم یا چیزی رو واسطه قرار میدیم به بی شمار بودن به بی حد و اندازه بودن اون نعمت اشاره کنیم
بارون گندم برنج نمک خاک قطره های آب دریا و اقیانوس ابر های آسمون و.. بی حد و بی شمار هستن