ب نامزدم میخام بگم پشیمونم باهاش ازدواج کردم
چون شنونده خوبی نبود برام
بین من خانوادش خانوادش مهم بود
ناراحتیام تو چشمش نبود
اصلا نمیبینه منو
اخرشم مقصر منم
امشب دلم خیلی گرفت بود بهش گفتم بیا پیشم نیومد
نمیدونم جرا افتاد ب دلم ک کاش ازدولج نمیکردم نشیتم گریه میکتم میخام بهش بگم ک بدونه این کاراش داره چیکارم میکنه
عقدید ؟
خب بپرس چرا نیومد
باهاش حرف بزن بگو داری ناراحتم میکنی
هوف دارم از ازدواج میترسم وقتی اینارو میشنوم
نمی فهمه چی می گی
حرفی نزن
رو خودت تمرکز کن
هر مشکلی ک دارید با هم بشینین حرف بزنین
حرف حرف حرف حرف
شده هزاربار ی موضوعو راجع بش حرف بزنین
تا کم کم بینتون حل شه
سریع جا نزنگلم
رک و پوست کنده بهش بگو چیا اذیتت میکنه
و ازش بخواه ب مروز درستش کنه
اونم احتمالا ی چیزایی در تو رو دوسنداره بت میگه
توام درست کن
دنیا ک ب آخر نرسیده
همه گره ها با حرف زدن اونم با زبون خوش و نرم حل میشن
نه با دعوا و صدای بلند
تو دوستی اینشکلی نبود اصلا؟
