نمیدونم چرا
اصلا نفهمیدم چرا به شدت وابسته اش شدم
باهم سه چهار بار قرار گذاشتیم
یه روز مرخصی گرفت باهم بودیم رفت خونه گفت میخوایم بیدار شد گفت بابام گفته ببرمش خونه عموم رفت و اومد و چند ساعتی خبری نبود ازش
پیام دادم بحثم شده خونه گیر نده
فرداش پیام داد دیگه همهذچی تموم خداحافظ
بلاکم کرد
از همه جا
بدون هیچ حرفی
تا پریریزو زنگ زد بهم برداشتم گفت سلام و قطع کرد
از بلاکی دراورده پست هام رو سین میزنه اما هیچی نمیگه