2777
2789

داستان ازونجایی شروع شد که دوست 3 ساله من، 

بخاطر پسری ک باهاش وارد رابطه شد، از من مشاوره میگرفت و میگفت چیكار کنم همیشه تو ذهنش باشمو دوستم داشته باشه و ....

دوست من خییلی پسره رو دوست داشت ولی پسره نه

قشنگ میفهمیدم پسره دوست منو بخاطر سرگرمی میخواد، میگفت میرم مسافرت تلگراممو پاک میکنم نمیتونم باهات چت کنم، دوسته من میگفت آیدی ی برنامه دیگتو بهم بده ولی پسره قبول نمیکرد😶میگفت زنگت بزنم پسره میگفت پیش دوستام خجالت میکشم😶پسره حاضر نمیشد عکس واضح از خودش بده همه عکسایی ک میداد تاربود، خلاصه من ب دوستم میگفتم این پسره خوب نیست وابسته نشو بهش و... و بعد فهمیدم ک دوست من پیامای منو واسه پسره فرستاده و گفته که ببین دوستم( یعنی من) داره ب رابطه منوتو حسادت میکنهه

محمود احمدی‌نژاد هسدم عضوی از خانواده نی نی سایت🫠😂

گذشتو پسره دیلیت اکانت زدو واسه همیشه رفت

دوست منم اومد معذرت خواهی کرد منم بخشیدمش

گفت دیگه حاااااااالم از همه پسرا بهم میخوره

چندوقت بعدش با ی پسر دیگه آشنا شد و مشخصات خودشو ب پسره نداد

هرروززز عکس فیک پیدا میکرد میفرستاد براش میگفت این منم، بعدا فهمیدم دوست من همزمان با خییییلی پسرای دیگه، ک اسم رل روهم گذاشته بودن حرف میزدو قربون صدقه و این داستانا...

این دوست من انننقدر با پسرا حرف زدو پیامای منو فوروارد میکرد براشونو بدِ منو پیششون میگفت ک گذاشتمش کنارو سرد شدم

بعد وقتی با ادمای جدید دیگه ای آشنا شدم؛ پیش دوستای مشترکمون میگفت فلانی(من)

خیلی ادم فروش و عقده ای و حسوده 

دوست خوبی نیست و تاکسیکه😐

خلاصه که منی ك پا ب پای اشکاش واسه این پسرا اشک میریختمو دلداریش میدادم،

الان شدم آدم بده و داره حتی کسایی ک منو نمیشناسن روهم علیه من جمع میکنه

مواظب ادمایی ک وارد زندگیتون میشن باشید، ممکنه حتی بعد از اون آدم اثراتِ کثافت کاریاش تو زندگیتون بمونه 🫠

محمود احمدی‌نژاد هسدم عضوی از خانواده نی نی سایت🫠😂

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اسی خوب دوستت بوده من دقیقا اینکارو خالم باهام کرد با یه پسر دوست شده بود بعد من میدیدم پسره نرمال نیست بهش گفتم زنش نشو هرچی میگفتم میرفت بهش میگفت بعد یکسال عقد بود خودش فهمید که بدردش نمیخوره جدا شد البته من دیگ وقتی رسمی اومد خاستگاری چیزی نگفتم بعد طلاقش پسره فکر میکرد من نشستم زیرپاش تا جدا بشه اینقد بدمو گفته بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792