بچه ها رفیقم ۳٠ سالشه و من ۲٠
ده سال باهم در ارتباطیم دوست خانوادگیمون بود و به واسطه خانواده ها اشنا بودیم. و هستیم
ایشون سن ۱۸ طلاق گرفت بخاطر اینکه خیانت کرذ و شوهرش مچشو گرفت الان ازون سن تا الان فقط تنها کاری که میکنه دوست پسر بازیه
نه درسشو خوند، نه تلاشی برای کم کردن وزنش کرد، نه هنری یاد گرفت
کل عمرش به دوست پسرای مختلف گذشت
حالا بگذریم ازینا
من ادم خاصی نیستم ادعایی هم ندارم ولی دارم برای زندگی عادی تلاش میکنم ک بتونم ی زندگی یکم لول بالاتر بسازم
دانشجو حسابداریم، زبان میخونم، کتاب های مختلف میخونم، ورزش هم میکنمـ
چند بار گفته که اره رشته تو خیلی سادست ک همه میتونن و خواسته رشتمو بیاره پایین
در حالیکه واقعا اینطور نیست و به حدی باید دقیق باشی و حساب هارو بالا پایین کنی ک تراز در یاد ی موقع هایی سردرد میگیری
یا مثلا ی بار گفتم میخوام به در امد برسم پس انداز کنم از خونواده جدا شم
گفت اوووو از الان به فکر خونه مجردی هستی.. من ک ازادم هرکار بخوام بکنم همینجا تو خونه بابام میکنم تو ولی نمیتونی
نظرتون چیه راجبش
