2777
2789
عنوان

رمان جدید

| مشاهده متن کامل بحث + 31628 بازدید | 1824 پست
#پارت_975اشک چشامو گرفت.- سعید ازت ناراحتم چرا دنبالم نِمیای؟ گذاشتی خودم بیام تا بازم ثابت کنی این ...


#پارت_976



چشمام باز نافرمان‌ شد و نگاهش کردم. خداروشکر لباساس تنش بود، دستی زیر پتو هم به خودم کشیدم، از فکر مزخرفی که در مورد وضعیتمون کردم، حالم از خودم به هم خورد.

- پس چرا در و قفل کردین خانم دکتر؟

عصبانی از ورود بدون اجازه‌ی بهروز به حریم خصوصیم پوفی کردم.
- نمیخوام کسی بیاد تو.. تب‌ دارم، لباس مناسبی تنم نیست، خسته‌ام، میخوام یه کم استراحت کنم.

نفس‌نفس میزنم و دستپاچگی از صِدام و کارام میباره، پتو رو از دور خودم باز کردم و انداختم زمین.
- راستی... به... به بیمارا سر زدی؟

- بله نگران نباشید من و سجاد اونجاییم،
شما استراحت کنید، اگه کاری باهاتون داشتم بازم میام و مزاحم میشم... چیزی لازم ندارین؟

دندونامو با عصبانیت رو هم فشردم، سرم درد می‌کنه و فرناز ول کن نیست.
- نه...نه چیزی نمیخوام.

- باشه، پس خداحافظ.

خودمو کشیدم کنارِ تخت، مثل من صم و بُکم بود و حرفی نمیزد. چند لحظه تو سکوت، خشم و خجالت با هم بهم هجوم آوردن و تماشایی شدم. دستام‌و رو زانوها و پیشونیمو روش گذاشتم، میخوام قایم بشم، از کی؟
از همسر قانونی یا صوری.

- شما به چه اجازه‌ای اومدین اینجا؟ نکنه واقعاً فک....

- من جسارتی نکردم. فقط نگران شدم،
اومدم حالتون رو‌ بپرسم، چند باری صداتون زدم جواب‌ ندادین. تب داشتین، در رو قفل کردم تا بتونم کمکتون کنم... من‌و ببخشید اگه خطایی ازم سر زده.

- نه... منظورم... منظورم اینه کاش بیدارم میکردین، یا خانم احدی رو صدا میزدین، شما که نمیدونی برا آنفولانزا چی خوبه؟

با این‌ حرفا میخوام حواسمون رو از چند دقیقه پیش پرت کنم. اما تمام این ساعات نزدیک هم بودن رو‌ چه جوری بشورم بره؟
شاید تو خواب چرت و پرت گفتم!!
وای خدا...

لبخندی بی‌رمقی رو لباش نشست.
- به صحرا خانم سفارش میکنم براتون صبحونه بیاره.

کت‌شو پوشید و خم شد تا سطل آشغال رو برداره.
از دستش گرفتم و گفتم:
- نه خواهش میکنم.

بازم اون نگاه لعنتیش تو نگاهم گره خورد.
سطل رو گرفتم و گذاشتم ‌کنار تخت.
- ممنون که کنارم هستین،‌ اصلاً لطف شما رو هیچوقت فراموش نمیکنم.

#نویسنده_نجوا

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

بهروزه چه از مریضی ماهدخت سو استفاده می کنه

منکه دلم براش سوخت فکرشو بکن عشقت تو بغلت ب یکی دیگ فکر کنه و بگه عاشقِ اونم 

یه دختر ۲۰ساله ام اهل شمال کشور 😍😍متاهلم 💍❤️و متعهد به مردی که الان تمام داراییه منه مردونه پام وایستاد منم زنونه پاش وایمیستم✋️🥲❤من خانوم‌ِ یه آقای تخسِ چشم و ابرو مشکی با موهای فرفری ام😍😍🥲عاشق بچهام ولی خودم هنوز مادر نشدم 🥲🥲عاشق غذا خوردنم ولی فعلا رژیمم😁😁۱۸کیلو کم‌کردم و هنوزم کلی مونده تا هدفم 😌💪عاشق کتاب خوندن و رمان هام 🤭راستی کاربری چهارممه عضو جدید نیستم😬
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  11 ساعت پیش
توسط   domino18  |  10 ساعت پیش