دیگه من اومدم نمیدونم چیکار کرد باهاش اما خیلی اذیت میشدم 4صب میرف حموم تموم بدنشو شیو میکرد 6هم میرف وقتی کاراشو میکرد 7شب مثه سگ گشنه و تشنه نیومد خونه بعدم میخوابید طوری ک بمب نیفتاد بیدار نمیشد همیشه ی قرصایی مصرف میکرد بردم داروخونه گف برا نزدیکیه بهش گفتم دست ذوقران میداشت ک برا خودمون استفاده میکنم ک دروغ میگف