خانم ها بگین تقصیر کیه تازه عروسم😢

نخون مشکل من نیست ... 

برای من هیچ اهمیتی نداره چه کسی باهام موافق یا مخالف هست ؛ هرکسی خودش قلق زندگی و آدمهای اطرافش رو داره 

اینجا طبق اطراف خودشون نظر میدن و هیچ درکی از آدمهایی که حرمت گذاشتم بلد نیستن ندارن یا آدمهایی سو استفاده کر از صمیمت . 

ناراحت هم هستید ریپ نباید میزدید چقدر دنبال حرف هستید بعضی هاتون.

شوهر منم خیلی ادایی الان خانواده ما هم من حذف کردن 

اول ازدواج یکی در میون نمی امد برای هرکدوم یه بهانه داشت 

اونا هم دعوت نمی کنند راحت

کار کاملا درستی کردی منم ناراحت میشم اگر چند روز قبل نگن بهم 

چون من برای همه روزام برنامه ریزی دارم و بدون برنامه جایی نمیرم ب خصوص آخر هفته ها همیشه ی جا هستم و اگر جلوتر دعوتم نکنن کنسل میکنم و نمیرم

حتی مادر و خواهر خودم ی هفته جلوتر میگن بهم ک ی وقت برنامه ای رو اوکی نکنم

اوایل خانواده همسر منم اینجوری بودن که ساعت 5 یادشون میوفتاد شام میخوان بگن آدم و الان بهتر شدن حدودا 4 روز قبل یا دو روز قبل زنگ میزنن میگن

آدم سبک و آویزون نیست ک هرکسی هرتایمی دوست داشت دعوت کنه و توام بی ارزش نیستی که مطابق میل اونا رفتار کنی و بری

میتونستی با سیاست ب همسرت بگی و این و بدون لازم نیست همچیز رو ب مرد گزارش بدی و بگی

اینجوری خیلی بده🥲

من موافقم با شما اطرافیان باید برای زندگی آدم احترام بزارن 

ما بیکار نشستیم تو خونه ک هرکسی هر تایمی دوست داره دعوتمون کنه ماهم برنامه هامون  و کنسل کنیم و بدو بدو بریم

آره بده 

مثلا حتما باید آقا رسما دعوت کنند 

والا بگی مثلا بریم خونه مامان بزرگ آش بعد ازظهر بخوریم آقا نمیاد

دقیقا ... اینجا روشنفکر شدن مثلا فکر میکنن اگر نمیریم ادا هست ؛ خیر احترام به خودمونه نه اونم بخاطر دعوت بخاطر اینکه من اینقدر آدم بیکار و علافی نیستم که هر تایمی بگی بیام 

من و یکی از دختر های فامیل همزمان عروس شدیم ؛ ایشون همه حاااااا می‌رفت همه جا ؛ عقیده هم این بود خب دم آخری باشه دعوت کردن خب با بی احترامی باشه دعوت کردن خب با ده تا واسطه باشه دعوت کردن و... الان پشت ایشون مدام تو فامیل حرفه از طرف دیگه ای جایی بخوان دعوت کنن میگن فلانی مهم نیست هروقت بگی میاد بذار دم آخر خودم میگم یا میگن اینا رو حالا لحظه آخر زنگ می‌زنیم بهشون به بقیه برس...

اتفاقا همین خانم از من ایراد می‌گرفت می‌گفت چقدر سخت میگیرید ؛ الان پشیمونه بخاطر مهمان های بی دعوت خونش بخاطر مهمان های که میان مدام خونش می‌خوابن و لنگر میندازن چون نشون داده آدم علاف و بیکاری هستم

ولی برای دیدن من کسی بخواد بیاد قبلش تماس میگیره می‌دونه یا سر کارم یا سر کلاس یا بیرون و تفریح 

کسی خیلی هم ازم توقع مهمونی نداره می‌دونن همه شلوغم 

از سوی دیگه هم دلم میخواد آراسته برم مهمونی نیازمه که حداقل صبحش بهم خبر داده بشه

اصلا آش نه گاهی حتی یه کیک و چایی

ما میرزم خونه مادربزرگ،یکی چتی میزاره یکی قندون پر میکنه یکی کیک اماده میکنه یکی میوه هارو میشوره کلی میگیمو میخندیم

دلم برای زنداییم میسوزه،تنها خونه میشینه تی وی میبینه

حق باهات بوده دعوتش باید از قبل بوده نه بخاطر مادرش که اونجا بوده بگه بیایین

شوهر منم همین 

نه اینجور آدم ها تلویزیون به کل دنیا ترجیح میدن 

این خواهرهاش هم همینند

امیدوارم شوهرت به خودش بیاد و این تعصب رو بزاره کنار🥹💜

چه فایده مگه گذشته بر میگرده 

دیگه الان هیچکی به هیچکی نیست 

اونایی من دوست داشتم  می آمدن خونه مامان بزرگم مهاجرت کردند

اره دقیقا همینطور هست 

من همسرمم دیگه متوجه شده که باید همه چیز رو باهام هماهنگ کنه و از قبل بهم خبر بده چون من برای ثانیه ب ثانیه روزم برنامه ریزی دارم

من برای مثال میدونم تا جمعه شب چه کارایی میخوام انجام بدم کجاها باید برم و جوریه که اصلا وقت ندارم برای دعوت یهویی جمعه شب مجدد برای کل هفتم برنامه ریزی میکنم 

تازه گاها دیده شده طرف انقدر دم دستی بوده شخصا دعوتش نکردن گفتن ب فلانی ام بگو بیاد درصورتی ک وظیفه صاحب خونه دعوت کردنه

و ب قول شما هر دعوت دقیقه نودی رو که قبول کنیم آغوشمون رو برای مهمون های سر زده و بی دعوت باز میکنیم

خیلی بچه ای و بی عقی اسی جان