2777
2789
عنوان

تغییرات عجیب من

98 بازدید | 14 پست

سلام بچه ها

من چند سال پیش خیلی از مامان بابام دلخور بودم

ولی هرچقدر من تغییر کردم

در واقع فکر میکنم خداباشرایطی

هممونو تغییر داد

حالا عاشق پدر مادرم شدم

حتی عاشق پدر و مادر شوهرم

خیلی برا خودم عجیبه

که همه چی درون من بود

من باید عوض میشدم

اونا هم باتغییرات من تغییر کردن

دنیا خیلی جالبه


بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بابام الان مشهد هستن مادرم یه شهردیگن دلم براشون تنگ شده بابام موقع خداحافظی خیلی نورانی بود عاشق بابامم و مامانم منی که چند سال پیش حسم بدبود

من حس بدی که بخودم و اخلاقیاتم داشتمو تو دیگران می دیدم


از نظر اخلاقیاتم سکوتمو بیشتر کردم سعی کردم درونمو اروم کنم خیلی چیزا که میفهمیدم خوب نیست کنار گذاش ...

اگه اطرافیان انتظارات و توقعات شون ازت زیاده و خیلی قضاوتت میکنن اونوقت چی 

اگه اطرافیان انتظارات و توقعات شون ازت زیاده و خیلی قضاوتت میکنن اونوقت چی

ارتباطاتتو حداقلی کن

من الان فقط با همسرم پدرمادرش پدرمادرم درارتباطم

نه دوست ته خواهر نه جاری نه هیچکس

حتی پدرمادر ها رو هم زیاد نه

پدرمادرهمسرم کمتر

پدرمادر خودم بیشتر 


همین آدمایی نزدیک از شوهر نمیشه ارتباطو کم کرد یا پدر و مادر

میشه خودتو تغییر بده اگر رابطت زیاده باهاشون دلیلش رشته های اتری هست که بهم متصل دارید یعنی خصلتهای مشترک انرژی های مشترک

اینا رو تغییر بدی خودبخود قطع میشه ارتباطتون 

راحت

کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد رو بخون حتما


وقتی به این فکر کردم که تک تک وسایلی که تو خونه ام دارم با ذره ذره زحمت پدرم سرکار خریده شده ...وقتی نگاه به خونم کردم دیدم پدرشوهر و مادرشوهر عزیزم با ذره ذره سختی کشیدناشون بوده که این خونه رو ساختن و بما دادن چون ماتویه ساختمون هستیم ...وقتی نگاه کردم به وجودخودم و شوهرم که جسممونم از پدرهاومادرهامونه و حالا که خودم میخوام مادر بشم میفهمم یه مادر واقعا خودش رو زیر پا میزاره تا بتونه مادر باشه فقط و فقط عشق و عشق و عشق لمس کردم از پدر و مادرهامون و بیشترازهرزمان دیگه ای عاشقشون شدم خصوصا که ۳۲ سالمه و تا الان سر زندگی من و همسرم و خودمونم سختی زیادی کشیدن

فقط خداروبابت وجود پر از عشق و مهرشون شکرگزاری میکنم

حتی پدربزرگها مادربزرگهامون که چقدر ادمای خوبی بودن و هستن

البته فقط یه مامان بزرگ برام مونده خداحفظش کنه

ماها چقدر از ثروتای واقعیمون دوریم

شما هرچقدرم پول داشته باشی یه ادم خوب و مهربونو نمیتونی بخریش 

خدایا اگاهمون کن چشممونو باز کن و بیدارمون کن تاثروت اصلیمونو ببینیم ادمای خوب ثروتی هستن که قیمت ندارن واقعا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز