منم ب رسم ادب نهایت احترام وپذیرایی رو میکردم.... و ب روم نمیاوردم ک بدم میاد ازش.
چون عقیده داشتم نباید برا مهمون کم گذاشت
ولی سر آخر انقدر جلف بازی داشت ک چند روز پیش شوهرم یه مشکل جسمی پیش اومد و اینام زودی ب بهونه یه مشکل کوچیک پاشدن اومدن خونه ما😐
ب شوهرم گفتم حق نداری خوشامد بگی
اون خانم اومد تو و اومد با من روبوسی کنه من فقط وایسادم اون منو بوسید😂
ب شوهرم سلام داد منم یه چشم غره ب شوهرم رفتم اونم خودشو زد ب نشنیدن
باهاش احوال پرسی نکردم اونم خودشو با خواهرشوهرم سرگرم کرد