گفته بود چک دارم چندتا و تا خر خره تو قرضم دیگنمیتونم وام بردارم طلاهاتو بده
منم دل خوشی ازش نداشتم گفتم ن ک نه
گفت بخدا می افتم زندان گفتم به جهنم میخاستی لقمه گنده تر از دهنت برنداری
خلاصه دعوا و..
وقتی خواب بودم نامرد قیچی کرده برده فروخته
حالا چکار کنم خانوما؟
قیچی کنم گیلاساشو بدجور عصبی ام