برادرشوهرم وقتی شوهرم خونه نبود اومد خونم حرفای خوبی نمیزد انگار تو حالت نرمال نبود بی هوا بغلم کرد منم هلش دادم از خونم انداختمش بیرون ب خانواده شوهرم گفتم فکر میکنین چیشد؟ اونا گفتن پسرمون همچین ادمی نیست من دارم راجبش دروغ میگم بهم تهمت هرزگی زدن الان سه ساله قطع ارتباطیم
اما شوهرم چون میشناخت برادرش رو میدونست دروغ نمیگم