تو عقدیم. خودش دسته چک داره و کارش ی جوراییه که چکای حدود یک میلیارد میکشه. حالا گفتم میخام برات دسته چک بگیرم. منم با تندی بش گفتم نمیخوام، گفت من میخام، منم گفتم من نمیخوام بگیرم. گفت چرا؟ گفتم خوشم نمیاد. گفت خب باشه. ناراحت شد و چیزی نگفت. منم خودمو چس کردم محلش ندادم زیاد. تو دوران عقد هم در مورد کسب و کارش خیلی ازم پنهون کاری داره. ی جوایی کلا خوشش نمیاد بروز بده یا حرف پیش بزنه در مورد اهدافش. بعد تو این دوران تا حالا هدیه ارزشمندی هم برام نگرفته که با خودم بگم اشکال نداره چک بدم بش، برا زندگیم دادم. ی جوایی دستاورد هاش مال خودش و خانوادشن انگار. میترسم چک بگیرم میلیاردی چک بده و لاکارم کنه. خودش خواهر برادر داره، اونا میتونن چک بگیرن براش. ولی به من گفته.
حالا اگر باز حرفش را پیش کشید چجوری بگم نه که داستان نشه
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
حق داری والا این دوره به شوهر هم نمیشه اعتماد کرد بگو چک نمیخوام اینجوری استرس میگیرم خب خودش چک دا ...
اخ گفتی... من کلا یکم بد بین هم هستم . میگم نکنه چک بکشه و منو لاکار کنه، بعدم طلاق و خدافظی. هیچ مشکلی نداریم با هم ولی میترسم. اگه چک از خانوادش باشه قطعا پاس میکنه شده حتی کلیه بفروشه. ولی من دختر مردمم. نتونست پاس کنه هم دردش ی طلاقه فقط